آرینا ووروجآرینا ووروج، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

آرینا جونمی

عکسای پشت صحنه

  ا ینم عکسایی از فعالیت مامانت در پشت صحنه ،کلی فیلمم ازت گرفتم که بدونی چقدر موقع عکس گرفتن اذییت میکنی                 اینجا هم داشتی با دادایی بازی میکردی جدیدا" یاد گرفتی هر کی هر کاری میکنه رو انجام بدی البته برات یه جور بازیه عشقم ومن سریع ازتون عکس گرفتم    این عکسم برای91/9/26هستش که با دادایی میرفتیم خونشون تا مامانم بره باشگاه که دیرم شده بود کلی تو ترافیک موندیم وبرف خیییلی قشنگی میومد واین اولین برف سال 91 بود که شما دیدی   ...
4 دی 1391

عکسای دخملی

دختر قشنگم اینم عکسایی که دادایی علیرضا از شما و اتاقت و بازی کردنات گرفت(به تاریخ91/9/24و91/9/25) البته با تاخیر و شرمنگی من .          اینجا گفتیم آرینا جوجوتو بوس کن مهربون من         اینم از ماهی شدنات          نفسم بیا با هم بریم ادامه مطلب کلی عکسه                                           &nb...
4 دی 1391

مامانتو کشتی

الهی فدات بشم امیدوارم هیچوقت اتفاق دیشب برامون تکرار نشه.       برات بگم که دیشب وقتی بابا از سر کار اومد وشام خوردیم گفت یه سر بریم خونه دوستش عمو کامیار،که رفتیم و شما بعد از یه کوچولو غریبگی کردن شروع کردی با یکتا بازی کردن و با صندلیای یکتا بازی میکردیو روشون میرفتیو ....خلاصه که همش مواظبت بودم،بعد سیب پوست کندم وبهت دادم مثل همیشه تا بخوری نفهمیدم چی شد دیدم سرخ شدی و همه سیبو کردی تو دهنت وزبونم لال داشتی خفه میشدی،دستمو کردم تو دهنت نتونستم درش بیارم وسریع برت گردوندم وزدم پشتت ولی دیگه بی حال شدم واز گلوت نیومد بیرون و بابا رو صدا زدم که مهدی بیا بچم خییییییییییییییییلی لحظه بدی بود ومن خدارو شک...
3 دی 1391

شرمندم عسلم

دختر عزیزتر از جونم میدونم اینجا جایی که خاطراتتو ثبت میکنم ولی مامانی اثاث کشی داریم و من با وجود عروسک شیطونی مثل شما وقت کم میارم وبعضی از خاطراتتو با تاخیر یادداشت میکنم ویه دنیا شرمندتم،کلی کارا تو فکرم که میخوام برات بکنم که به امید خدا باشه برای بعد از این پرژه مشکل اثاث کشی که به امید خدا تک تکشونو برات انجام بدم.  به هرحال شرمندتم                                          راستی امروز 30ام آذر ماه(البته الان دیگه شد ...
1 دی 1391

پیامی برای دوستای خوبم

دوستان خوب ومهربونم باید یه عذر خواهی ازتون بکنم که فکر نکنید بی معرفتم وبهتون سر نمیزنم یا جواب نظراتونو نمیدنم،واقعا" دلم براتون تنگ میشه و دوست دارم یه دل سیر پیش تک تکتون بیام .    ولی دارم اثاثامو جمع میکنم وبا این وورووجک که دیگه خودتون میدونید بیشتر زمان میبره فکر کنم 1ماهی اسیر باشم .   در ضمن تمام نظراتونو میخونم  وممنونم از تمام محبتاتون ولی بعضی وقتا فرصت جواب دادن ندارم و فقط میام میخونم و برای آرینا مطلب میذارم  بعضی خاطراتم ازش گذشته ومن هنوز فرصت نکردم برای آرینا بنویسم.  به هر حال خیییییییییییییییلی دوستون دارم،امیدوارم سالم وشاد شاد باشید      ...
1 دی 1391